آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

در ارومیه چهار جوان به اعدام محکوم شده‌اند: فرزاد و فرهاد و کاروان و هژار. اما آنها تحت چه شرایطی در بازداشت بودند و زیر چه خشونتی به جرم‌ ناکرده اعتراف کرده‌اند؟ گزارشی از بازداشتگاه‌های کابوس‌وار ارومیه، به گزارش شاهد عینی.

سرگذشت کسی که راوی اصلی وضعیت بازداشتگاه‌های ارومیه و خشونت رفته بر سر چهار جوان معترض محکوم به اعدام بود، خود حاکی از نقض تمام موارد مربوط به حقوق یک انسان به‌زندان‌افتاده است؛ او و عضوهای دیگر خانواده‌اش را بی‌هیچ‌ دلیل موجهی بازداشت می‌کنند، در بازداشتگاه‌ها آنها را به باد کتک می‌گیرند، قرار بازداشت موقت آنها را علی‌رغم وعده‌ها بدون دلیل قضائی تمدید می‌کنند، و در نهایت تا کنون دو تن از آنها روی هم رفته به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم می‌شوند.

«زمانه» این گزارش را با اتکا به روایت‌های این شاهد عینی و دیگر منابع مطلع تهیه کرده و با بازبینی مدارک قضائی مربوط به محکومیت و زندانی‌شدن او و دیگر آشنایانش، مطالب منتشرشده در فضای عمومی و رسانه‌ها و منابع حقوق بشری راستی‌آزمایی کرده است اما قادر به تأیید مستقل تمام جزئیات آن نیست.

شدت اعتراض و سرکوب

استان آذربایجان غربی یکی از استان‌های پرخروش در جریان خیزش انقلابی مردم ایران بوده و اعتراض‌های خیابانی به ویژه در شهرهای کُرد در آن با سرکوب خشونت‌بار حکومتی روبرو شده اند.

شهرهایی همچون بوکان و اشنویه و مهاباد و پیرانشهر به مقاومت و مبارزه طولانی‌مدتی دست زدند و همزمان شدت سرکوب در آنها نیز به شکل نامتناسبی بالا بود.

در استان آذربایجان غربی ۶۱ درصد کشته شدگان از دو شهر بوکان (۳۷) و مهاباد (۲۴) هستند. پیرانشهر (۱۵)، ارومیه (۱۴)، اشنویه (۸) و تکاب (۲) درصد دیگر شهرهای استان هستند که معترضان در آنجا کشته شده‌اند.

بنا به آمار هرانا  ، شمار کشته‌شدگان در ۸۲ روز نخست در سرتاسر ایران دست کم ۴۸۱ تن است و بنا به آمار سازمان حقوق بشر ایران، تا ۱۶ آذر شمار کشته‌شدگان ۴۵۸ تن بوده است. در این آمار، بیشترین شمار جان‌باختگان به سیستان و بلوچستان (۱۲۸ تن) مربوط است اما استان آذربایجان غربی در کنار استان کردستان با ۵۳ کشته پس از آن قرار دارند.

بسیاری از کسانی که در شهرهای کُرد در جریان اعتراض‌ها بازداشت شدند، به ارومیه منتقل شدند و در آنجا نگهداری می‌شوند.

به گفته منبع زمانه، «همه کسانی را که دستگیر می کردند و بعد [از بازداشتگاه] انتقال می‌دادند، می‌فرستادند زندان مرکزی ارومیه بند جوانان که برای زیر ۲۵ ساله‌ها بود ولی آنها را قبلاْ انتقال داده بودند به بند داخلی زندان و آن بند زیر ۲۵ ساله‌ها را بند مخصوص تجمعات کردند و اسمش شد بند جوانان سابق، بند پذیرش ۲ یا بند اغتشاشات».

بازداشتگاه‌های ارومیه

«زمانه» با یکی از بازداشت‌شدگان در شهر ارومیه گفت‌و‌گو کرده است که مدت بازداشت را در بازداشتگاه اطلاعات و سپس زندان مرکزی ارومیه گذرانده و به قید وثیقه آزاد شده است. این شاهد عینی انتهای شهریور از سوی اداره اطلاعات و امنیت ارومیه بازداشت شد و سپس به بازداشتگاه این اداره انتقال یافت. اعضای خانواده‌ی او را نیز بازداشت کردند.

در استان آذربایجان غربی، سه نهاد اقدام به بازداشت معترضان و مخالفان می‌کنند: وزارت اطلاعات یا همان اداره اطلاعات استانی، اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و اطلاعات نیروهای انتظامی. هر کدام از این نهادها، بازداشتگاه مخصوص خود را دارند. نام یک بازداشتگاه‌ بدنام اطلاعات سپاه از این قرارست: بازداشتگاه ۸۱ رمضان معروف به بازداشتگاه المهدی. نام‌های دیگر همچون بازداشتگاه ۹ دی و هفت تیر و خیبر نیز برای بازداشتگاه‌های مخفی دیگر ذکر شده اند. بازداشتگاه نیروی انتظامی برای معترضان قیام ژینا در پاسگاه ۹ ‌پله است.

بر اساس اطلاعات رسیده به دست زمانه، رفتار با بازداشت‌شدگان در هر یک از این بازداشتگاه‌ها خشونت‌بار و توام با شکنجه است اما شدت و نوع این خشونت و شکنجه تفاوت می‌کند.

در بازداشتگاه اداره اطلاعات، بازجویی به اصطلاح «کارشناسی» مسأله اصلی است. بازجویان در این بازداشتگاه «به ندرت» دست به شکنجه جسمی و ضرب‌و‌شتم‌های جدی می‌زنند، اما بازداشت‌شدگان از توهین و تحقیر و شکنجه روانی شدید در آنجا خبر می‌دهند.

در بازداشتگاه اطلاعات سپاه اما شکنجه جسمی و ضرب‌و‌شتم شدید روال عادی است و بخشی از بازجویی‌ها.

بازداشتگاه پاسگاه ۹ پله هم ضرب و شتم شدید دارد. به گفته شاهد عینی، «با هر ابزاری به هر شکلی کتک می‌زنند». اما بازجویی‌ای صورت نمی‌گیرد.

اطلاعات رسیده به دست زمانه از تعرض و آزار جنسی دست‌کم سه تن در جریان بازداشت‌ها در بازداشتگاه سپاه و نیروی انتظامی حکایت دارد؛ یک مرد و دو زن که روایت این تعرض‌ها را برای هم‌بندی‌ها و آشنایان خود تعریف کرده اند.

پیش از این شبکه حقوق بشر کردستان نیز درباره وضعیت وخیم بازداشتگاه‌های آذربایجان غربی به ویژه در ارومیه گزارش داده بود.  این گزارش تأکید می‌کرد که بازداشتگاه اطلاعات ارومیه یکی از کثیف‌ترین و مخوف‌ترین بازداشتگاه‌های اطلاعات در ایران است و با اشاره به وجود چند بازداشتگاه مخفی اطلاعات سپاه در اطراف ارومیه نوشت:

سه بازداشتگاه اصلی این نهاد امنیتی-نظامی یکی در پادگان المهدی مشهور به بازداشتگاه ۸۱ رمضان ، دومی هم در پادگان مالک اشتر مشهور به بازداشتگاه هفت تیر و اخیرا نیز یک بازداشتگاه جدید دیگر به نام خیبر در این محوطه نظامی ساخته شده است. این سه بازداشتگاه در ۲۰ کیلومتری شهر ارومیه و در مسیر جاده ارومیه به تبریز در یک محوطه کاملا غیرمسکونی در کنار پادگان‌‌های آموزشی المهدی، مالک اشتر و مرکز توپ‌خانه شمال غرب کشور و قرارگاه حمزه سید الشهدای ارومیه قرار دارند.

به گزارش شبکه حقوق بشر، در بازداشتگاه‌ ۸۱ رمضان مشهور به بازداشتگاه المهدی تیرباران ساختگی برای گرفتن اعتراف و شکنجه و ضرب و شتم شدید در روند بازجویی، بخشی از روال عادی است.

همچنین این گزارش نشان می‌دهد که بازداشت اعضای خانواده، همچون در مورد منبع زمانه، پیش از این نیز اتفاق می‌افتاده است. گزارش شبکه حقوق بشر کردستان می‌نویسد:

یک زندانی سیاسی دیگر اعلام کرد که شکنجه محدود به خود بازداشتی نبوده و بازحویان امنیتی جهت فشار بر وی، اقدام به بازداشت خانواده فرد به خصوص همسر وی می‌کنند. تعدادی دیگر از بازداشت شدگان نیز سوءاستفاده از دیگر اعضای خانواده خصوصا خواهر، مادر و برادر را جهت اخذ اعترافات اجباری از خود را مورد تایید قرار داده اند.

تبعیض علیه کردها

درست همان‌طور که در شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی شدت سرکوب بالاتر بوده، در بازداشتگاه‌ها و زندان مرکزی ارومیه نیز بدرفتاری علیه آنها شدیدتر است؛ نشانه‌ای دیگر از تبعیض ساختاری در نظام جمهوری اسلامی.

منبع آگاه زمانه از تجربه‌ی خود در مواجهه با این تبعیض روایت کرد:

بچه‌های اشنویه و بوکان و به طور کلی کردها را در بازداشتگاه‌ها خیلی بدتر از بقیه کتک می‌زدند؛ یعنی به هر شکلی که می‌توانستند. من این موضوع را به چشم خودم دیدم و بارها نیز شنیدم.

یکی از روایت‌های تکان‌دهنده او به بازداشت سه معترض کُرد متولد ۷۹ و ۸۰، یعنی ۲۱ و ۲۲ ساله بازمی‌گشت:

شما تصور کن حیاط که می‌رفتیم برای هواخوری ۲۰۰ متر بود. یکبار سه نفر کِرد را آورند که متولدان ۷۹ و ۸۰ بودند. جوری این بچه ها را زده بودند که در خودشان ادرار و مدفوع کرده بودند و خون و ادرار و مدفوع و همه چیزشان به هم ریخته بود. کبودِ کبود و خونین بودند. وقتی وارد حیاط هواخوری شدند که به سمت حمام بروند، کل حیاط بوی تعفن گرفت.

 به گفته این منبع، حتی در زندان مرکزی ارومیه نیز این تبعیض ادامه داشت؛ اما این بار بازوی اعمال تبعیض بر عهده رابط بند بود:

خود افسران زندان برخورد بد و توهینی نداشتند و کتک‌کاری نمی‌کردند اما به رابط بند می‌گفتند که وظیفه نظافت بند یا نظافت حیاط یا سالن را به بچه‌های کُرد واگذار کنند. و رابط بند هم که تربیت فرهنگی خوبی نداشت، سعی می‌کرد چنین بکند. برخورد در زندان در واقع بیشتر فرهنگی بود و قاعدتاً کسانی هم بودند که درگیر فضای نژادی بودند. من و چند نفر دیگر از زندانی‌ها با هم برای جلوگیری از چنین رفتارهایی تلاش می‌کردیم.
استیری، بازپرس سرکوب‌گر

منبع آگاه «زمانه» روایت کرد که یک بازپرس به نام «علی استیری» در ارومیه به بازداشتگاه‌ها سرکشی کرده است و همچنین وظیفه صدور حکم بازداشت موقت، تمدید بازداشت، تأیید برگه‌های اتهام و برگه‌های دفاعیه با او بوده است.

بنا به مدارک ارائه‌شده از سوی منبع زمانه، استیری بود که حکم تمدید بازداشت او و خانواده‌اش را حتی پس از تمام‌شدن بازجویی‌ها و بدون هیچ دلیل موجهی صادر کرد، هرچند به آنها وعده آزادی داده بودند.

منبع آگاه «زمانه» روایت کرد که یک بازپرس به نام «علی استیری» در ارومیه به بازداشتگاه‌ها سرکشی کرده است و همچنین وظیفه صدور حکم بازداشت موقت، تمدید بازداشت، تأیید برگه‌های اتهام و برگه‌های دفاعیه با او بوده است.

بنا به مدارک ارائه‌شده از سوی منبع زمانه، استیری بود که حکم تمدید بازداشت او و خانواده‌اش را حتی پس از تمام‌شدن بازجویی‌ها و بدون هیچ دلیل موجهی صادر کرد، هرچند به آنها وعده آزادی داده بودند.

منبع زمانه می‌گوید که در مدت حبس در بازداشتگاه اداره اطلاعات و سپس زندان مرکزی ارومیه از ۱۴، ۱۵ تن شنیده است که علی استیری در جریان روند بازجویی‌ها حاضر می‌شده و به بازجویان چیزی شبیه به این گزاره‌ها می‌گفته: «چرا نازش می‌کنید؟ خوب بزنید».

نام علی استیری در گزارش‌های منتشرشده در«هرانا»  و «گروه اطلس زندان‌های ایران» به عنوان بازپرس شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ارومیه آمده است. به گزارش اطلس، علی استیری «در کنار رفتارهای توهین‌آمیز با خانواده‌ها همچنان از پذیرش وثیقه و صدور قرار آزادی بازداشت‌شدگان خودداری می‌کنند.» منبع زمانه نیز این مسأله را تأیید کرده است.

چهار معترض در معرض خطر اعدام

چندین معترض قیام ژینا که در زندان مرکزی ارومیه محبوس بوده اند، در خطر اعدام به اتهام «محاربه» قرار دارند: دو برادر به نام‌های فرهاد طه‌زاده و فرزاد طه‌زاده؛ هژار حمیدی؛ کاروان (همین) شاهی (شاه) پروانه؛ رضا اسلام‌دوست؛ ایوب آغلیانی؛ و شهرام معروف مولا (بنگینی).

به گزارش «هرانا»، به جز فرهاد طه‌زاده که همچنان در زندان مرکزی ارومیه محبوس است، دیگر معترضان زندانی نام‌برده در بالا از زندان مرکزی ارومیه به مکانی نامعلوم منتقل شده است.

منبع زمانه که مدتی از زمان حبس خود را در زندان مرکزی ارومیه گذرانده است، با چهارتن از این متهمان، فرهاد و فرزاد و کاروان و هژار، صحبت کرده بود و روایت آنها را می‌دانست.

«زمانه» به دلایل امنیتی و اخلاقی قادر به ذکر تمام جزئیات این روایت‌ها نیست. اما باید ذکر کرد که این متهمان هدف خشونت فیزیکی شدید، ضرب و شتم و حتی در یک مورد، تهدید به تجاوز با باتون قرار گرفته اند.

هژار حمیدی که در بند مسئول چای بوده و در یک «قالی‌شویی یا خشک‌شویی» کار می‌کرده، به منبع زمانه گفته که اتهام‌ها علیه او کذب است. متهمان دیگر به شدت ضرب و شتم شده بودند و در یک مورد از تهدید به تجاوز با باتون خبر داده بودند.

به گفته منبع آگاه زمانه، فرزاد طه‌زاده که هیچ کار نکرده بود و برای اعتراف اجباری تحت فشار قرار داشت، «چند بار بدرقه شد». بدرقه‌شدن یعنی بازگرداندن متهم به بازداشتگاه نهاد بازداشت‌کننده ــ در این مورد اطلاعات سپاه ــ برای بازجویی بیشتر و «تکمیل پرونده». اینکه فرزاد «سه یا چهار بار» بدرقه شده است، به معنای فشار ادامه‌دار در بازجویی برای اعتراف اجباری است.

شکنجه، اعتراف اجباری، تبعیض و اعدام