آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

متن بیانیۀ اوّلِ ماهِ مه ۱۹۳۶ م (۱۳۱۵ ش) به قلم دکتر تقی اِرانی

متنِ زیرین، متنِ بیانیه‌ای است که به مناسبت اوّلِ ماهِ مه ۱۹۳۶ م(۱۳۱۵ ش) در تهران نشر یافت و به‌وسیلۀ دکتر تقی اِرانی، رهبرِ شهید زحمتکشانِ ایران [در ایّامِ زندان] نوشته شده و از همین جهت نیز دارای ارزش تاریخی بزرگی است. این بیانیه [ضمن پیش‌بینیِ داهیانۀ آغاز جنگ دومِ جهانی] یکی از اسناد مورد اتکاءِ پلیس مختاری و دادگستری رضاشاهی علیه دکتر ارانی و “گروه ۵۳ نفر” بوده است. بیانیه متضمّنِ تحلیل از وضعِ جهان و ایران در دورانِ رضاشاه و در شرایطِ نگارش این سند است.
اشاره: واژۀ “عمله‌ها” که اِرانی در مقدمه بیانیه به جای “کارگران” به‌کار بُرده، به علت منع قانونی مبتنی بر اصرار شخص رضاشاه پهلوی برای استفاده از این عنوان تحقیرآمیز بوده است و یکی از اولین و درخشان‌ترین صفحات مبارزات موفق حزب توده ایران از بدو تاسیس، جا انداختن واژه “کارگر” به جای عمله در جامعه و فرهنگ و ادبیات و مطبوعات و قوانین ضدکارگری حاکم بوده است. از آنجا که این بیانیه از درون زندان نوشته شده، باید شرایط زمانی و مکانی دکتر ارانی و علت استفاده از این واژه رایج در آن زمان را درنظر داشت. در کتاب حماسه ۲۳ تیر (بخشی از مبارزات کارگران نفت خوزستان)، اثر ارزشمند زنده‌یاد فرج‌الله میزانی (جوانشیر) در این باره آمده است:

“طبقه کارگر پیکارجوی ایران باید گذشته خود را به درستی بشناسد و بداند که گذشته‌ای دردناک و در عین حال افتخارآمیز دارد. هر لقمۀ نانی که امروز از گلوی فرزند کارگر پایین می‌رود و هر کلمه‌ای که او در دبستان می آموزد، حاصلِ سال ها نبردِ خونین و تلاشی پر درد وُ رنج است. در گذشته های نه چندان دور در کشور ما، به کار بردنِ کلمۀ “کارگر” قدغن بود. می‌گفتند این کلمه کمونیستی است، می بایست به جای آن کلمۀ “عمله و عمله جات” را به کار برد. به سال ۱۳۲۰ زمانی که حزب توده ایران تاسیس شد، روزنامه‌های حزبی هنوز با چنین مشکلی روبرو بودند. هنوز بقایای سانسورِ رضاخانی به کلمۀ “کارگر” ایراد می‌گرفت.
البته سخن بر سرِ کلمات نیست، بر سرِ محتوای آن ها است. تا قبل از تشکیل حزب تودۀ ایران و مبارزاتِ درخشان آن در جامعه ایران، کارگران انسان به حساب نمی آمدند. هیچ قانونی از حقوق آنها حمایت نمی کرد. هیچ سازمان و موسسۀ مدافعِ این طبقه وجود نداشت. رهبران و اعضای حزب کمونیست ایران و گروهِ اِرانی که مدافعینِ راستینِ طبقۀ کارگر بودند، در زندان های رضاخانی به سر می بردند.
هیئت حاکمۀ فئودال – سرمایه‌داری ایران که جنبش کارگری را کوبیده بودند، می کوشیدند کارگران را تحقیر کنند و شخصیت آنان را بشکنند. اصرارِ آنها در به کار بردن کلمه “عمله” به جای “کارگر” از همین جا سرچشمه می گرفت. در پشت سر یک کلمه عمل هزار نوع تحریم تحقیر و تخفیف خوابیده بود…”

***
اوّلِ ماهِ مه روزِ نمایشِ قوای رنجبرانِ دنیاست. درچنین روزی آزادیخواهانِ ایران به تمامِ رنجبران یعنی عمله‌ها [کارگران] و دهاتی‌های [کشاورزان] ایران، به تودۀ ملت از کسبه و اصناف و مستخدمینِ جزء و منوّرالفکرها با فریادِ بلند خطاب می‌کنند:

رفقا!
سرمایۀ مالی و فاشیسم که مهلک‌ترین اسلحۀ این سرمایه است، در تهیۀ جنگِ بین‌المللیِ جدیدی است. این جنگِ جهانگیرِ خونین از یک‌طرف بینِ سرمایه‌داران برای تقسیم و چپاولِ رنجبرانِ دنیا، یعنی سرزمینِ شوراها خواهد بود. کانون‌های جنگ‌های اوّل رودخانه رن بینِ آلمان و فرانسه، یا اقیانوسِ کبیر بینِ آمریکا و ژاپن، یا سرِ معادنِ نفت بینِ آمریکا و انگلیس است.
در یک کانونِ دیگر که حبشه باشد، آتشِ جنگ با ائتلاف بین انگلیس و ایتالیا و تقسیمِ یغما بین این دو دستۀ دزد دارد خاموش می‌شود. واضح است مراکز جنگ‌های ضدّ ِرنجبری را سرمایه‌داران می‌خواهند در سرحدّاتِ شوروی قرار دهند.
فاشیسم مهم‌ّترین جرقۀ اشتعالِ جنگِ خونینِ جدید است زیرا بزرگ‌ترین دشمنِ فاشیسم صلح و آزادی، و بزرگ‌ترین خطر برای صلح و آزادی فاشیسم است. فاشیسم عبارت از سرمایه‌داریِ مسلّح است که با بی‌شرمیِ تمام اصولِ انسانیّت را مُنکر می‌باشد.

رفقا!
سرمایۀ انگلیس به وسیلۀ ادارۀ هندوستان به کمک مالیات‌هایی که از خونِ توده ملّتِ ایران می‌مکد، به دست یک افیونی که او را در صحنۀ حکومتِ ایران به عنوان یک ژنی جلوه‌گر ساخته است، به نفعِ امپریالیسم سه خیانتِ بزرگ به رنجبرانِ دنیا می کند:
اولاً رنجبر و تودۀ ملّتِ ایران را زیر شکنجه قرار داده، قدرتِ اجتماعی ملّت را سلب کرده، حاصلِ دست‌رنجِ طبقۀ زحمتکشِ ایران را بینِ خود و سرمایه‌دارانِ ایران که شاه در راسِ آن‌هاست قسمت می‌نماید. حاصل زحمتِ کارگران نفتِ جنوب را سرمایه‌دارانِ لندن، و ثمرۀ مشقّت‌های دهقانِ ایرانی را ملّاکینِ داخلی به‌یغما می‌برند.
ثانیاً علاوه بر شلّاقِ سرمایه‌دار، چکمۀ قزّاق هم برای اخذِ مالیات بر گلوی ملّتِ ایران است، مالیاتی را که با فشار می‌گیرد صرفِ نظام و راه‌آهنِ جنگی برای حفظ هندوستان می‌نماید و می‌خواهد تا می‌تواند چنگال از گلوی رنجبرانِ هند برندارد.
ثالثا می‌خواهد خودِ رنجبران را برعلیه وطنِ رنجبرانِ دنیا مسلّح نموده، در جنگِ بین‌المللی آینده به‌دستِ قشونِ ایران به خاکِ شوروی حمله کند.

رفقا!
تمامِ این دستگاه برای چپاولِ رنجبرِ ایرانی و سرکوب‌کردن رنجبرِ دنیا است.
امّا برای چپاولِ یک ملّت فقط دزدان می‌توانند بر سرِ کارها باشند. دزدی که برای دیگری می‌دزدد، قهرا برای خود هم خواهد ‌دزدید، به‌همین مناسبت تشکیلاتِ فعلی به‌نامِ خود و سرمایه خارجی، مقدّراتِ ملّتی را به دستِ دزدان سپرده است. فقط گاه‌گاه که بینِ آن‌ها در سرِ یغما اختلافی پیدا می‌شود، ملّتِ ایران از چند میلیون دزدی که از دست‌رنجِ او شده است اطلاع پیدا می‌کند. محاکمِ ایران دائماً وزراء و مصادرِ دیگر امور را که به‌نامِ شخصیِ خود اختلاس کرده و باعثِ معوّق ماندنِ نقشه دزدانِ خارجی شده‌اند محاکمه می‌کنند.
(…..این قسمت [از متنِ بیانیه] متاسفانه از میان رفته است…..)
راه‌ آهنِ ایران اهمّیتِ نظامی برای هندوستان دارد. قشونِ ایران به نفعِ اجنبی اداره می‌شود. ازدیاد بودجۀ دولت به واسطۀ مالیات‌های کمرشکن است. توده از معارف و صحیه بهره ندارد. فقر و جهل و مرض نصیبِ توده، و خوشی و عیش و نوش سهمِ ملّاکِ داخلی و سرمایه‌داری خارجی است.

“آزادیخواهانِ” ایران تمامِ ملّتِ ایران را برای استخلاصِ خود دعوت می‌نمایند. ما رفقای خود را دعوت می‌کنیم به‌نامِ رنجبرِ ایران قوای خود را برای انقلاب و تشکیل یک حکومتِ کارگر و دهقان مجهّز نمایند. ما تمامِ رنجبران و تودۀ ملّتِ ایران را به‌نامِ مبارزه با غارتگرانِ داخلی و خارجی و جلوگیری از ظلم و تعدّی که به تودۀ ملّت وارد می‌شود، به نگهداری و پشتیبانی پرچمِ آزادی ایران دعوت می‌کنیم.
ما تمامِ ملّت از کسبه و اصناف، منوّرالفکرها، عمومِ ترقی‌خواهان، محصّلین و زنانِ جوان‌فکر را که طرفدارِ آزادی، صلح، پیشرفت، خوشبختی و رفاهِ تودۀ ملّت و دارای همّت و قدرتِ انقلاب و عمل باشند، به طرفداری از منافعِ حقیقیِ ملّی، مبارزه با جنگ، مبارزه با دست‌های خارجی، مبارزه با فریبِ شوینیسم که به‌وسیله وطن‌پرستیِ دروغی و ظاهری حیثیّاتِ واقعی ملّت را وسیلۀ پیشرفت مقاصدِ خارجی کرده است، مبارزه با استبداد و مرکزِ قدرت برای اخذِ مالیات و زنجیرکردنِ توده و اجرای مقاصدِ سرمایه‌دارانِ داخلی و خارجی است، به طرفداری از آزادیِ مطبوعات و انتخابات و نطق و اجرای موادّ ملّی و آزادی‌خواهیِ قانونِ اساسی موجود، و مبارزه با ظلم و دزدی و فساد دعوت می‌کنیم.
ما به تمامِ شما خطاب می‌کنیم حکومتِ ایران طرفدارِ ملّاک و سرمایه‌دارِ داخلی و خارجی و دشمنِ تودۀ ملّت است. اگر نبود، ملّت را تحتِ شکنجه استبداد که به‌مراتب سخت‌تر از قرونِ وسطی است قرار نمی‌داد و از هر نوع نهضتِ ملّی و اجتماعات ترسان و هراسان نبود، مالیات‌های کمرشکنِ مستقیم و غیرمستقیم مانند مالیات در عایدات و قند و شکر را به نفعِ سرمایه‌داران بر توده ملّت تحمیل نمی‌کرد.

حکومتِ فعلی تحتِ فشار جریاناتِ بین‌المللی و اوضاعِ دنیا مخصوصاً تاثیرِ حکومتِ شوروی و فشارِ احساساتِ عمومی، بعضی اقدامات که به حالِ تودۀ ملّت مفید است می‌نماید امّا خوب بفهمید، گول نخورید، این اقدامات اجباری است و حکومتِ فعلی به جهت حفظِ جنبه ملّیِ ظاهری خود و تسکینِ آمالِ توده در بعضی موارد مجبور به عوام‌فریبی یا تسلیم شده است.
تمامِ این‌ها وسیله است نه مقصود. راه‌آهن برای خوشبختی ملّتِ ایران کشیده نمی‌شود، خلعِ سِلاحِ عشایر از نظر رفاهِ ملّتِ ایران نیست، بل‌که تمام این‌ها از نظرِ ظاهرسازی یا به نفعِ جنگ و یا از راهِ اجباری و ضروری است.
استقلالِ ظاهری و جنبۀ ملّی را که ایرانِ فعلی دارد، باید رهینِ قدرت حکومتِ شوروی باشیم وگرنه مطابق قرارداد ۱۹۱۹ [1] ایران جزئی از هندوستان شده بود و مقدّراتِ امروزی ملّتِ جبشه در پایان جنگ بین المللی نصیب ما شد و پس از گسستنِ زنجیرِ اسارت تزاریسمِ روسیه که بر گردنِ ایران انداخته بود، الغای کاپیتولاسیون و سایرِ امتیازات از طرف شوروی و با وجود یک حکومتِ مقتدرِ شوروی دیگر انگلیس نمی‌توانست مطابق قراردادِ سیاه، ایران را به مستعمراتِ خود ملحق کند.

ملّتِ ایران!
همین استقلالِ محدود را رنجبرانِ دنیا به تو داده‌اند وگرنه سرمایۀ مالی فاشیسم و امپریالیسم معامله‌ای را که با حبشه کرده بود، با تو نیز کرده بود. تا قوای ملّی توده خود را متّحد و قوی نکنی، هیج ضامنی برای بقای استقلالِ ظاهری و ایجاد یک استقلالِ حقیقی وجود نخواهد داشت و هر لحظه مقدّراتِ شما دست‌خوشِ سیاستِ دنیا خواهد بود.

بزرگ‌ترین خیانتی که حکومتِ فعلی به‌نامِ حفظِ منافعِ طبقاتی مرتکب می‌شود، جلوگیری شدید از هر نوع اجتماع و عملِ اجتماعی و تجهیزِ قوای توده است. نظمیه (شهربانی) با تمامِ قوا و بودجۀ سنگینی مامورِ لگدمال کردن قوای توده است.
تمامِ ملّتِ ایران را از هر صنف و دارای هر عقیده که باشند، دعوت می‌کنیم که جبهۀ ملّی و صفِ محکمِ واحد و متّحدی تشکیل داده و به‌وسیلۀ آن ایران را در جنگِ آینده جبرا به‌حالتِ بی‌طرفی نگاه دارند. فقط در سایۀ طرفداری از صلح خواهیم توانست
جوانانِ خود را از قربان‌شدن در راهِ سرمایۀ خارجی حفظ کنیم.
این جبهۀ ملّی باید قوای خود را برای کوتاه کردن دستِ خارجی و تشکیل یک حکومتِ ملّیِ واقعی که منافعِ تودۀ ملّتِ ایران را هدفِ خود قرار دهد، برای آزادکردنِ مطبوعات و انتخابات، مبارزه با جنگ و سرمایۀ خارجی، دزدی و فساد و فشارِ مالیات‌های سنگین و برای بهبودی وضعیّتِ زندگی عمومی و تمدّنِ تودۀ ملّت مصروف دارد.

“آزادیخواهانِ” ایران برای تشکیلِ یک چنین جبهۀ ملّی دستِ خود را به طرف ملّتِ ایران دراز می‌کند و قطعی است که این مبارزه به ملّتِ ایران نیز مانند سایرِ مللِ دنیا نشان خواهد داد که پیش‌قراولانِ حقیقی تمدّنِ بشر و خلاص‌کنندۀ تودۀ رنجبر و مبارزه کنندگانِ جدّی و عملی با جنگ و توحّش و بربریت همان “سوسیالیسم” است.
“آزادیخواهانِ” ایران با تمامِ رنجبران و توده‌های صلح‌خواهِ مللِ دنیا هم‌صدا شده، نفرتِ شدید خود را نسبت به تشنگانِ خونِ بشر، طرفدارانِ جنگ یعنی فاشیسمِ آلمان، فاشیسمِ نظامی ژاپن، فاشیسمِ ایتالیا، امپریالیسمِ انگلیس و آمریکا که فاشیسمِ آلمان
را در آغوشِ خود می‌پرورانند، اظهار می‌دارند.

ما با تمامِ مللِ دنیا در تنفّر از اشغالِ حبشه به‌وسیلۀ ایتالیا، اشغالِ چین به‌وسیلۀ ژاپن، مقدّماتِ اضمحلالِ استقلالِ اتریش از طرف آلمان شرکت می‌کنیم.
ما به مللِ فرانسه و اسپانی که توانستند در سایۀ جبهۀ واحد رنجبران و جبهۀ ملّی، با اصولِ استبداد و فاشیسم مخالفت کرده و مملکتِ خود را از خطرِ توحّش و بزرگ‌ترین دشمنِ انسانیّت و رنجبران خلاص کنند، تبریک می‌گوییم.
ما از پشتِ دیوارهای ضخیمِ محبس‌های بورژوازی، به قهرمانانِ انقلابِ رنجبر، به هزاران هزار محبوسینِ سرمایه‌داری ممالکِ مختلفه و “آزادیخواهانِ” محبسِ قصرِ تهران که سالیانِ دراز بدونِ محاکمه در محبس مانده، به‌تدریج معدوم می‌شوند، سلام می‌دهیم.

ما به رهبرانِ رنجبرانِ شوراها که با تصمیمِ فولادین پایۀ جامعۀ سوسیالیستی را محکم‌تر کرده، خلاصیِ دائمی رنجبرانِ شوروی را از زنجیرِ اسارتِ سرمایه تامین نموده، پیشروِ رنجبرانِ دنیا می‌باشند، سلام می‌دهیم.
ما به بزرگ‌ترین تشکیلاتِ رنجبریِ دنیا و قهرمانِ رهبری آن “دیمیتروف” [2] سلام می‌رسانیم.

رنجبرانِ دنیا متّحد شوید!

زنده‌باد انقلابِ رنجبریِ دنیا!

سرچشمه: مجلۀ دنیا، شمارۀ 7، مهرماه سال 1356
https://iran-archive.com/sites/default/files/sanad/hezbe_toode-donia_3_04_07.pdf

پانوشت‌ها:
[1] لینک متن قرارداد امپریالیستی 1919 ایران و انگلستان که به دلیل فشار افکار عمومی لغو شد
https://psri.ir/?id=8oeoz3sd06
[2] لینک زندگی‌نامۀ گئورگی دیمیتروف، رهبر ضدفاشیست خلق بلغارستان و عضو برجستۀ حزب کم

یک سندِ مهمّ ِتاریخی